دور برو! دور برو! دورتر!

تا که بخوانم ز تو پر شورتر

دیر بیا! دیر بیا! دیرتر!

تا دل تارم بزند شورتر

 «ای تو به من از خود من خویشتر»

دیر بیا! تا که شوم نورتر

جرعه ای از خویش به شعرم فشان

تا که شود از همه انگورتر

گرچه جهان پر ز پری پیکر است

حورتری، حورتری، حورتر

آتش خود را ز سرم بر ندار

تا که جهانم نشود گورتر

تا که بخوانم ز تو پر شورتر

دور برو، دور برو، دورتر...

محمد خدادادی

دیدگاه‌ها  

#2 احمد نقوی 1396-05-10 06:57
درود استاد. بسیار زیبا و تأثیرگذار و وزین. پاینده و تابنده باشید
#1 محمد معینی 1396-03-23 11:49
سلام استاد
شعر خوبی بود
و چه دعای جالبی...

دور برو! دور برو! دورتر!
تا که بخوانم ز تو پر شورتر

نوشتن دیدگاه