قسمتی از پیشگفتار کتاب:
مسألة ذکر و یاد حق تعالی، از جمله مسائلی است که از ابتدای خلقت و شروع عشق بازی خداوند با مخلوقات، وجود داشته است و هر پیامبری که از جانب حضرت دوست، به سوی آفریدگان فرستاده شده، یکی از اساسی ترین و مهمترین تعلیماتش، به پا داشتن مناجات، نیایش و یادکرد حضرت حق بوده است.
بدیهی است که هر رابطة عاشقانه ای مملوّ از راز و نیاز و صحبت و سوز و گداز است و نزد اهل تحقیق، آشکار است که هیچ عشقی بالاتر از عشقِ وجودِ مقدّس حقتعالی و محبّت او نسبت به بندگان وجود ندارد و مؤمنان واقعی نیز کسانی هستند که شدیدترین عشق و محبّت را نسبت به خداوند دارند؛ چنانکه قرآن کریم از آن خبر داده است: «یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَه»و«وَالَّذینَ آمَنوا اشَدُّ حُبّاً لِلّه».از اینجاست که زیباترین نوعِ رابطة عاشقانه میان خداوند و بندگان راستین او برقرار شده و در آیین ها و ادیان گوناگون به اشکال و شیوه های مختلف، ظهور و بروز یافته است.
دین مقدّس اسلام نیز، همچون سایر ادیان الهی، از همان آغاز، توجّه خاص و ویژه ای به مسألة ذکر، دعا و مناجات داشته است؛ چنانکه قرآن مجید و روایات پیامبر اسلام(ص) و سایر ائمه معصومین، سرشار از سخنانی است که ارزش والا و جایگاه عالی ذکر و دعا را بیان کرده اند.
پس از ائمة هدی، اولیای الهی و عارفان راستین نیز که در محبّت حق تعالی ذوب شده اند، هر یک به نوبة خود، به اهمیت مسألة ذکر و دعا توجّه داده اند و در سخنان و آثار خود به بیان جایگاه و ارزش آنها پرداخته اند.
شمس الدّین محمّد تبریزی و مرید یکرنگ او، مولانا جلال الدّین محمّد مولوی، نیز از زمرة عارفان و اولیایی هستند که پس از آنکه در حق تعالی فانی گشته و موصوف به صفات او شده اند، از روی عشق و محبّتی که به ذات سرمدی حضرت دوست یافته اند، سخنانی از سر شور و شعور در فواید، آداب، شرایط و چگونگی ذکر و دعا بیان فرموده اند که در این مختصر، بر آنیم که به صورت بسیار کوتاه، نگاهی اجمالی به این نظریات بیفکنیم. هر چند معتقدیم که سخنان شمس و بویژه مولانا در این ابواب، خود مستلزم چندین مجلد قطور است، امّا امیدواریم که به مدد حضرت حق، این مختصر بتواند، رئوس نظریات این بزرگان را در این ابواب، به جویندگان راه حقیقت و نو سالکان وادی عشق، معرفی نماید.