هر انسانی، در اوّلین تأمّلاتِ خویش، با پرسش از «هستی و وجود» مواجه خواهد شد. گاه، درباره وجودِ خویش دچار شگفتی خواهد شد و گاه، از تدبّر در علّتِ هستی به حیرت فرو خواهد رفت. پاسخ دادن به این سؤال، یعنی «معمّایِ وجود»، از آن رو بسیار اهمیّت دارد که اگر آدمی، نداند چرا هست، نمی­داند چه باید بکند. و از آنجا که مدّت عمر انسان، بسیار کوتاه و زودگذر است، اگر آدمی دغدغه پاسخ دادن به این سؤال را نداشته باشد و پاسخ را نیابد، بدون دستیابی به هیچ کمالی، از این «سرایِ سپنج» بیرون خواهد رفت!

«علم عرفان»، علمی است که با یاری گرفتن از قوای حسّی و فوق حسّی، قصد دارد تا «معمّایِ وجود» را برای انسان حل کند و روشن سازد که هستی از کجا سرچشمه گرفته، ذاتِ هستی­ بخش چیست، چرا عالمِ وجود را پدیدار ساخته است، جایگاه انسان در نظام هستی کدام است و در نهایت، پس از علم و معرفت به ذاتِ هستی، شرایطی را فراهم سازد که آدمی بتواند به وحدت با آن حقیقتِ محض و وجودِ مطلق دست یابد و از عالم کثرت به عالم وحدت راه یابد.

«علم عرفان»، علمی است که قصد دارد، معرفتِ مبدأ و معاد را به صورتِ عینی و شهودی و حقیقی، همراه با درکِ بی­واسطه، برای انسان فراهم آورد. انسان، از آنگاه که اندیشیده است، پایه­ های نخستینِ علم عرفان را بنا نهاده و در گذرِ تاریخ و تکامل اندیشه، به این علم نیز کمال بخشیده است.

با تجلّی دینِ مبین اسلام و ظهور عینیِ اسماءُ اللهِ حُسنی در این آیین، دریچه­ های جدیدی برای کسب معرفت به روی طالبان حقیقت گشوده شد. این­ بار، سالکانِ کوی دوست، در سایه­ سارِ تعالیم اسلام و انفاسِ حیات­ بخشِ انسان­های کاملی که در این آیین ظهور یافتند، به کسب معرفت پرداختند و اندیشه­ ای نو به نام «عرفان سلامی» را در عالم تجلّی بخشیدند. جریان «عرفان اسلامی»، هزار و چند صد سال است که به مسیر خود ادامه می­دهد و تشنگان حقیقت را سیراب می­کند.

اثری که پیش رو دارید، سعی می­کند که مبانی این جریان حیات­ بخش، یعنی عرفانِ اسلامی را تا حدودی معرفی نماید و درآمدی باشد برای جویندگانِ دانشِ معرفت.

 این کتاب در پنج فصل به دانشجویان، خوانندگان و پژوهندگان ارجمند عرضه می­شود. فصل اوّل، دربرگیرنده کلیّات علمِ عرفان همچون، تعریف، مسائل و مبادیِ آن است. در فصل دوم، به بحث پیرامون چگونگی تجلّیِ کثرت از وحدت و مراتبِ وجود تا ظهور انسان کامل پرداخته می­شود که از آن به «قوس نزول» تعبیر شده است. در فصل سوم، به مباحث سیر و سلوک و سفر از کثرت به وحدت و به عبارت دیگر، «قوس صعود» پرداخته شده است. فصل چهارم، سیری کوتاه در اصطلاحات عرفانی و دلیل به کار بردن آنها توسط عارفان است. فصل پنجم نیز به معرفی مختصر برخی از عارفان برجسته مسلمان اختصاص یافته است.

 

نوشتن دیدگاه